شهادت سردار سلیمانی در چه تاریخی بود



شهادت سردار سلیمانی در چه تاریخی بود را از سایت پست روزانه دریافت کنید.

ایرنا

ایرنا

ایرنا

رسانه های عراقی به نقل از مقام های رسمی این کشور اعلام کردند که سردار سلیمانی و ابو مهندس زمانی که با دو خودرو از فروگاه بین المللی بغداد خارج شدند، هدف قرار گرفتند و هر دو شهید (ترور)شدند.

منابع رسانه ای عراق می گویند بالگردهای آمریکایی هر دو خودرو را هدف قرار دادند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیه‌ای اخبار مربوط به شهادت سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تایید کرد.

سپاه پاسداران در اطلاعیه خود آورده است: سردار سرافراز اسلام حاج قاسم سلیمانی پس از عمری مجاهدت بامداد امروز در حمله بالگردهای آمریکایی به شهادت رسید.

کیوان خسروی سخنگوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی  نیز با تسلیت شهادت  سردارسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده پرافتخار نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد: از ساعاتی دیگر جلسه فوق العاده شورای عالی امنیت ملی برای بررسی اقدام جنایتکارانه حمله به خودرو سردار سلیمانی در بغداد که منجر به شهادت ایشان شد، برگزار می‌شود.

خبر شهادت سردار سلیمانی اکنون در صدر اخبار رسانه های عراق، منطقه و جهان قرار دارد.

قاسم سلیمانی ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ در روستای کوهستانی و دورافتاده قنات ملک در استان کرمان چشم به جهان گشود.
وی در ۱۲ سالگی، پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی، زادگاه خود را ترک کرد و مشغول به کار ساختمان در کرمان شد.
با شروع جنگ تحمیلی، وی راهی جبهه شد و کمی بعد، فرمانده بسیجی‌های هم‌ولایتی‌اش شد و سپس لشگری از بسیجی‌ها تشکیل داد که به لشکر ۴۱ ثارالله شهرت یافت.
وی در طول دوران دفاع مقدس، با لشگر تحت‌ امر خود در عملیات‌های زیادی از جمله، والفجر ۸، کربلای ۴، کربلای ۵ و تک شلمچه حضور موثر داشت.
قاسم سلیمانی اولین بار در آذر 1360 در عملیات مشترک ارتش و سپاه بنام عملیات طریق‌ القدس در غرب سوسنگرد بر اثر انفجار گلوله خمپاره از دست راست و شکم به شدت مصدوم شد.
باپایان جنگ، لشگر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سردار سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی کشور هدایت می‌شدند.
قاسم سلیمانی پس از دوران دفاع مقدس تا زمانی که به سمت فرماندهی سپاه قدس منصوب شد، با باندهای قاچاق مواد مخدر در نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان جنگید.
وی در سال ۱۳۷۶، از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فرماندهی کل قوا، به تهران فراخوانده و مسوولیت سپاه قدس به او سپرده شد.
رهبر معظم انقلاب که بهمن ماه 1389 درجهٔ سرلشگری را به سلیمانی اعطا کرد، در تقدیر از عملکرد قاسم سلیمانی از او به عنوان «شهید زنده» نام بردند.

سردار حاج قاسم سلیمانی  در اسفند ماه 1397 از سوی فرمانده معظم کل قوا حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به دریافت نشان ذوالفقار مفتخر شد.

نشان ذوالفقار پر افتخار ترین نشان نظامی ایران است که پس از انقلاب برای نخستین بار توسط رهبری به سرلشگر سلیمانی اعطا گردید.

منبع مطلب : www.irna.ir

مدیر محترم سایت www.irna.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.

قاسم سلیمانی

قاسم سلیمانی

قاسم سلیمانی (۲۰ اسفند ۱۳۳۵ – ۱۳ دی ۱۳۹۸) فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. او در طول جنگ ایران و عراق و پس از آن تا سال ۱۳۷۶، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود. سپس، از سال ۱۳۷۶ تا زمان مرگ به‌عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت می‌کرد. در ۱۳ دی ۱۳۹۸، ارتش ایالات متحده وی را به دستور دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور این کشور، در عملیات آذرخش کبود هنگام خروج از فرودگاه بین‌المللی بغداد به کمک استفاده از پهپادهای نظامی و با شلیک موشک ترور کرد.

سلیمانی طی جنگ با عراق از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود. سپس، در مقام فرمانده نیروی قدس سپاه نقش مهمی در تقویت قدرت نظامی حزب‌الله لبنان، جنگ افغانستان، تشکیل گروه‌های شبه‌نظامی در عراق پس از سرنگونی صدام حسین، سرکوب اعتراضات مردم سوریه[۱۱] و تغییر روند جنگ داخلی سوریه به نفع بشار اسد، همچنین مقابله با داعش در عراق و سوریه داشته‌است.

وی تا پیش از حضور آشکار در جنگ علیه داعش در عراق، از حضور در انظار عمومی پرهیز می‌کرد؛ ولی حکومت ایران از زمان حضورش در عراق در نبرد علیه داعش و انتشار تصاویر متعددش با نیروهای عراقی، شروع به معرفی و شناساندن چهرهٔ وی کرد. بتدریج محبوبیت او نزد مقامات ایران اوج گرفت، این در حالی است که ایرانیانی که در اعتراض به سقوط پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بین‌المللی اوکراین توسط پدافند سپاه پاسداران تظاهرات کردند، وی را یک «قاتل» دانستند.[۱۲][۱۳] و گروهی از ایرانیان وی را یک مهره مهم در ماشین سرکوب می‌دانند.[۱۴] همچنین سلیمانی توسط اتحادیه اروپا و سازمان ملل به خاطر مشارکت در سرکوب مخالفان بشار اسد تحریم شده‌بود و آمریکا از سال ۲۰۰۵ وی را به عنوان یک تروریست می‌شناخت.[۱۵]

پس از مرگ وی و ساعاتی پس از شنیدن خبر کشته شدن قاسم سلیمانی، برخی شهروندان عراقی در خیابانهای بغداد و اپوزیسیون سوریه در ادلب به شادمانی و پخش شیرینی پرداختند.[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰] اجساد قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و سایر کشته‌شدگان عملیات آذرخش کبود در بغداد، کاظمین، کربلا و نجف تشییع شد و هزاران نفر از مردم عراق در این مراسم حضور یافتند. سپس، این اجساد به ترتیب در شهرهای اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان با حضور گسترده مردم تشییع شد، به طوری که در مراسم تشییع در تهران، جمعیت چند میلیونی مردم گرد آمدند و برخی رسانه‌ها آن را شلوغ‌ترین مراسم تشییع پس از تشییع روح‌الله خمینی دانستند. سلیمانی در رسانه‌های بین‌المللی، به عنوان فرماندهٔ سایه توصیف می‌شد. از او به عنوان شخصیتی تأثیرگذار در نبرد علیه داعش نام برده می‌شود.[۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷]

زندگی شخصی

قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک که روستایی کوهستانی با ساختاری طایفه‌ای (طایفه سلیمانی کرمانی) بود، واقع در شهرستان رابر، از توابع کرمان زاده شد.[۲۸] او اصالتی لر داشت.[۲۹]

نام پدرش حسن و نام مادرش فاطمه سلیمانی بود؛ یک خواهر و یک برادر بزرگتر و یک برادر کوچکتر داشت.[۳۰]

او از ۱۲ سالگی روستای خود را برای کار در شهر کرمان ترک کرد. در نوجوانی به کار بنایی مشغول بود و در سال‌های ابتدای جوانی، از پیمانکاران سازمان آب کرمان به‌شمار می‌آمد.[۳۱][۳۲]

وی در سنین جوانی ازدواج کرد و دو فرزند پسر به نام‌های حسین و محمدرضا و دو فرزند دختر دارد که نام یکی از آن‌ها زینب است و نامی از دختر دیگر منتشر نشده‌است.[۳۱]

سلیمانی در شهرک شهید دقایقی در محله شیان در کنار پارک جنگلی لویزان در تهران زندگی می‌کرد.[۳۳]

آغاز فعالیت‌ها

قاسم سلیمانی یکی دو سال پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از طریق سید رضا کامیاب که در ماه رمضان برای تبلیغ از مشهد به کرمان آمده بود و یکی از گردانندگان اصلی راهپیمایی‌ها و اعتصابات کرمان بود، جذب نهضت روح‌الله خمینی شد.[۳۴] کامیاب بعدها سلیمانی را با سید علی خامنه‌ای آشنا کرد و در ۷ مرداد ۱۳۶۰ توسط سازمان مجاهدین خلق ترور شد.[۳۱]

سلیمانی پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به این نهاد پیوست. شورای فرماندهی سپاه در کرمان پیش از ۸ خرداد ۱۳۵۸ تشکیل شد و سلیمانی همزمان با کار در سازمان آب، به سپاه پیوست. به گفتهٔ اصغر محمدحسینی حداکثر دوره آموزش آن‌ها ۴۵ روز بوده‌است. وی، علی‌رغم آن‌که تا پیش از آن هیچ تجربهٔ نظامی نداشت، به علت عملکرد خوبش به عنوان مربی انتخاب شد. سپس، مدت کوتاهی بعد به همراه جمعی از سپاهیان برای کمک به اداره و حفاظت شهر مهاباد در برابر جدایی طلبان کرد به این شهر فرستاده شد. پس از بازگشت از مهاباد تا شروع جنگ ایران و عراق فرمانده پادگان قدس سپاه کرمان بود.[۳۴]

جنگ ایران و عراق

سلیمانی پس از وقوع انقلاب، در حین ادامه فعالیت در سازمان آب کرمان، به عضویتِ مجموعه‌ای بنام سپاه افتخاری درآمد.[۳۵] وی در ابتدای جنگ ایران و عراق گردانی متشکل از نیروهای رزمی کرمان را تشکیل داد که کمی بعد به تیپ زرهی و نهایتاً به لشکر ۴۱ ثارالله تبدیل شد. او از ابتدای تشکیل این لشکر در سال ۱۳۶۱ تا رفتن به نیروی قدس در سال ۱۳۷۶ فرمانده این لشکر بود و در بسیاری از عملیاتهای سپاه در جنگ نقش کلیدی داشت.[۳۶] لشکر ۴۱ ثارالله تحت فرماندهی او متشکل از نیروهای سه استان کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان بود، و به لشکر «خط شکن» معروف بود.[۳۲] این نیروی رزمی در ابتدا یک گردان بود که قبل از عملیات فتح المبین توسط حسن باقری به سطح تیپ ارتقا پیدا کرد و قاسم سلیمانی توانست وارد جلسات فرماندهان سپاه شود. با این حال تا عملیات رمضان، تیپ وی عمدتاً نقش پشتیبانی را برعهده داشت.[۳۷] سلیمانی از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.[۳۸] سلیمانی چندین بار در جنگ مجروح شد از جمله در عملیات بستان از ناحیه شکم[۳۹] و در عملیات طریق القدس در اثر انفجار خمپاره از ناحیه دست و شکم مجروح شد.[۴۰]

دوران پس از جنگ

با پایان یافتن جنگ ایران و عراق در ۱۳۶۷ ه‍. ش، لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشخاص مسلح و قاچاقچیان مواد مخدر شد، که از مرزهای شرقی کشور هدایت می‌شدند. قاسم سلیمانی تا هنگام انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، این سمت را عهده‌دار بود.[۳۵]

فرماندهی ۴۱ ثارالله

فرماندهی نیروی قدس

قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۶، هم‌زمان با اوج‌گیری طالبان در افغانستان، به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.[۳۵] او با تجربه‌ای که از جنگ داخلی کردستان داشت، گزینه‌ای مناسب بود، چون بنا بود در افغانستانِ عصر طالبان که درگیر جنگ‌های داخلی بود، وارد عمل شود. از همه مهم‌تر این‌که سلیمانی در هشت سال جنگ با عراق و نیز مبارزه با باندهای مواد مخدر در مناطق مرزی ایران و افغانستان تا پیش از انتصابش به فرماندهی سپاه قدس، تجربهٔ زیادی اندوخته بود.[۳۵] وی تا پایان عمر در سال ۱۳۹۸ این سمت را عهده‌دار بود.[۳۲]

نیروی قدس به فرماندهی سلیمانی نقش تأثیرگذاری در روند جنگ عراق داشته‌است. فعالیت‌های قاسم سلیمانی در عراق، سابقه خیلی قدیمی‌تری از حضور داعش در این کشور دارد، سلیمانی از آغاز حضور نیروهای آمریکا در عراق در ۲۰۰۳، برای انجام عملیات علیه نیروهای آمریکایی، به تأسیس و پشتیبانی گروه‌های شبه نظامی مسلح پرداخت و آنها را پرورش داده و تجهیز کرد که این عملیات‌ها غالباً همراه با تلفات وسیعی در بین نیروهای امنیتی عراقی و شهروندان عادی همراه بود. این گروه‌های شبه نظامی، زیر نظر قاسم سلیمانی و با پشتیبانی سپاه قدس به شکل سریع و قارچ گونه رشد کردند و به چالشی جدی برای ثبات دولت عراق تبدیل شدند، در سال ۲۰۱۴ قاسم سلیمانی با استفاده از نفوذش بر نخست‌وزیر وقت عراق نوری المالکی، به سازماندهی این گروه‌ها در قالب حشدالشعبی پرداخت و به آن چتر قانونی بخشید.[۴۱]

در ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۷، استنلی مک‌کریستال ژنرال آمریکایی مطلع شد محمدعلی جعفری فرمانده سپاه و قاسم سلیمانی از طریق چند خودرو در حال حرکت به مرز ایران و عراق هستند. در عراق آمریکایی‌ها در حال تعقیب آن‌ها بودند. کاروان خودروها وارد ساختمان ناشناخته‌ای در شهر اربیل کردستان عراق شدند که روی آن فقط نوشته بود «کنسولگری»، که نشان می‌داد افراد داخل ساختمان تحت پوشش دیپلماتیک عملیات انجام می‌دهند. نظامیان آمریکایی وارد ساختمان شدند و ۵ ایرانی که همگی پاسپورت دیپلماتیک داشتند را دستگیر کردند، اما اثری از محمدعلی جعفری و قاسم سلیمانی نبود. به گفتهٔ مک‌کریستال، هر پنج نفر از اعضای سپاه قدس بودند. ۹ روز بعد از این واقعه، ۹ تا ۱۲ شبه نظامی به رهبری گروه شبه نظامی شیعهٔ عصائب اهل الحق طی حمله‌ای به مقر فرماندهی نظامیان آمریکا در کربلا که در بین مراکز فرماندهی پلیس عراق واقع است، سوار بر تعدادی خودروی نظامی با گذشتن از چندین لایهٔ امنیتی، به ساختمان اصلی فرماندهی که در آن ۳۰ آمریکایی مستقر بود نفوذ کردند و ۴ نظامی آمریکایی را اسیر گرفتند و از منطقه خارج شدند و به نزدیکی رود فرات رفتند، در نهایت با تعقیب هلیکوپترهای آمریکایی شبه نظامیان فرار کردند و در مجموع پنج نظامی آمریکایی کشته شدند. این عملیات «برجسته‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات در طول چهار سال جنگ» در عراق توصیف شده و افسران آمریکایی و مقامات عراق ادعا کرده‌اند ایران در آن نقش داشته و پاسخی به اسارت ۵ ایرانی در اربیل بوده‌است. این نخستین بار بود که آمریکایی‌ها مستقیماً به قاسم سلیمانی و نقش او در عراق اشاره کردند.[۴۲]

در سال ۲۰۰۹، گزارشی افشا شد که ریموند تی. اودیرنو و کریستوفر آر. هیل (بالاترین مقامات آمریکا در بغداد در آن هنگام) در دفتر جلال طالبانی (که از دهه‌ها پیش با سلیمانی ارتباط داشته‌است) با قاسم سلیمانی ملاقات کرده‌اند. هیل و اودیرنو بعداً این خبر را رد کردند.[۴۳]

در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۰، جیمز جفری (سفیر آمریکا در عراق) و لوید آستین (فرمانده ارشد نظامیان آمریکا در عراق)، در بیانیه‌ای تشکیل دولت جدید عراق به رهبری نوری المالکی را تبریک گفتند. به گفتهٔ سران عراقی، هنگام انتشار این بیانیه، آمریکایی‌ها خودشان می‌دانستند که در واقع سلیمانی آن‌ها را از عراق بیرون کرده‌است. حزب ایاد علاوی سیاست‌مدار سکولار طرف‌دار آمریکا، اکثریت اعضای پارلمان را داشت ولی در نهایت به قدرت نرسید چون آمریکا او را به نفع نوری المالکی کنار زد. به گفتهٔ خود علاوی، اگر او نخست‌وزیر می‌شد نیازمند حمایت آمریکا بود، اما آمریکا مایل بود عراق را ترک کند، و «عراق را به ایران داد». در نهایت جلا?

نظر خود را بنویسید

آخرین مطالب