پدر علم فیزیک ایران کیست را از سایت پست روزانه دریافت کنید.
محمود حسابی
محمود حسابی[۵] (زاده ۳ اسفند ۱۲۸۱ – درگذشت ۱۲ شهریور ۱۳۷۱) با نام اصلی محمود خان میرزا حسابی[۶] فیزیکدان، سناتور، یکی از وزیران فرهنگ در زمان سلطنت پهلوی[۷] و بنیانگذار فیزیک و مهندسی دانشگاهی در ایران بود.[۸]
زندگینامه[ویرایش]
محمود حسابی در ۳ اسفند سال ۱۲۸۱[۳] هجری خورشیدی (۱۳۲۱ ه.ق) در تهران، از پدر و مادر تفرشی زاده شد.[۲] پدرش سید عباس معزالسلطنه شغل دولتی داشت و از طرف وزارت امور خارجه به ماموریت هایی میرفت. پدربزرگش حاج میرزا علی حسابی (یمینالملک) در کابینه فرمانفرما وزیر مالیه بود.[۹] پس از سپری شدن چهار سال از دوران کودکی در تهران، به همراه خانواده عازم شامات گردیدند. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت، با تنگدستی و مرارتهای دور از وطن در مدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادر فداکار و متدین خود (خانم گوهرشاد حسابی) فرامیگرفت. او قرآن و دیوان حافظ را از حفظ میدانست. او همچنین بر کتب بوستان سعدی، گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و منشآت قائم مقام فراهانی اشراف کامل داشت. حسابی با شعر و موسیقی سنتی ایران و موسیقی کلاسیک غرب به خوبی آشنا بود. او در نواختن ویولن و پیانو مهارت داشت. وی در چند رشته ورزشی نیز موفقیتهایی کسب کرد، از جمله کسب مدرک نجات غریق در رشته شنا در دوران نوجوانی در بیروت.[۱۰][۱۱]
تحصیلات[ویرایش]
شروع تحصیلات متوسطه او همزمان با آغاز جنگ جهانی اول و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو به مدت دو سال در منزل به تحصیل پرداخت. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فرانسوی مهندسی در بیروت فارغالتحصیل شد. در آن دوران با اشتغال در نقشهکشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک میکرد.
حسابی در دانشگاه سوربن فرانسه، در رشتهٔ فیزیک به تحصیل و تحقیق پرداخت. در سال ۱۹۲۷ میلادی در سن ۲۵ سالگی دانشنامه دکتری فیزیک خود را، با ارائهٔ رسالهای تحت عنوان «حساسیت سلولهای فتوالکتریک»، با درجه عالی دریافت نمود.[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]
مناصب سیاسی[ویرایش]
در زمان حکومت سلطنت پهلوی، حسابی یک سناتور انتصابیِ شهر تهران در دورههای اول، دوم و سوم مجلس سنای ایران بود.[۱۴] وی همچنین وزیر فرهنگ کابینه محمد مصدق در سالهای ۱۹۵۱–۱۹۵۲ بود.[۷]
فعالیتهای شغلی و اجتماعی[ویرایش]
حسابی با وجود امکان ادامه تحقیقات در خارج از کشور، به ایران بازگشت و به پایهگذاری علوم نوین و تأسیس دارالمعلمین و دانشسرای عالی،[۱۵] دانشکدههای فنی و علوم دانشگاه تهران، نگارش دهها کتاب و جزوه و راهاندازی و پایهگذاری فیزیک و مهندسی نوین پرداخت.[۱۰][۱۱]
اقدامات علمی و اجرائی[ویرایش]
جوایز و افتخارات[ویرایش]
همچنین وزارت راه و ترابری یکی از کشتیهای ناوگان ایران را به نام محمود حسابی نام گذاری کردهاست.
طرح تأسیس دانشگاه تهران[ویرایش]
حسابی نخستین رئیس دانشکده فنی، پس از تأسیس دانشگاه تهران بود. در مورد نقش محمود حسابی در تأسیس دانشگاه تهران عقاید مختلف و متفاوتی وجود دارد و برای نمونه علی اکبر سیاسی در کتاب خود با نام گزارش یک زندگی طرح تأسیس دانشگاه تهران را بهطور کامل توضیح میدهد و مشخص میشود که محمود حسابی هیچ نقشی در تأسیس دانشگاه تهران نداشتهاست.[۳۱]
ضیاء موحد در مصاحبهای ادعای نقش محمود حسابی در تأسیس دانشگاه تهران را کذب محض میداند.[۳۲] دربارهٔ محمود حسابی غُلُوهای بسیار شدهاست، این غلوها در حدی است که عدهای از مقامات ایران تقاضا کردهاند نام ایشان را از کلیه مکانها و مؤسسات برداشته شود. هیچ سندی وجود ندارد که محمود حسابی شاگرد اینشتین بودهاست، به احتمال بسیار زیاد ایشان حتی یک ساعت هم شاگرد اینشتین نبودهاست. محمود حسابی هیچ تعریفی هم از جهان سوم نکردهاست. تعریفی که به وی نسبت میدهند اولین بار توسط محمدحسین پاپلی یزدی استاد دانشگاه تربیت مدرس که مدتی در دانشگاه سوربن تدریس میکردهاست در فصلنامه تحقیقات جغرافیایی شماره ۶۱ تابستان ۱۳۸۰چاپ شدهاست.
گرچه باز هم عده بسیاری هستند که گفتههای بالا را رد کرده و گفتهاند ایشان سزاوار تمام این تقدیرها و حتی بسیار بیشتر از آن نیز هستند و مصاحبههای بسیاری با پسر ایشان (ایرج حسابی) شده و او نیز از پدرش بسیار دفاع کرده که شنیدنی است.[۳۳]
درگذشت[ویرایش]
محمود حسابی در ۱۲ شهریور سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو درگذشت. آرامگاه (خانوادگی) وی در شهر تفرش قرار دارد.[۱۰][۱۱][۱۲]
موزه پروفسور حسابی[ویرایش]
اندک زمانی پس از مرگ حسابی در سال ۱۳۷۲، خانه او تبدیل به موزهای شد که در آن وسایل شخصی، مدارک علمی و تحصیلی، نشانها و تقدیرنامهها و عکسهای قدیمی و متن نطقها و نوشتهها در آن به نمایش گذاشته شدهاست. این موزه در خیابان تجریش، خیابان مقصودبیک قرار دارد.[۳۴] که در گذشته چهارراه حسابی نامیده میشد.[۳۵]
بحث پیرامون جایگاه علمی فرهنگی[ویرایش]
پس از مرگ حسابی، در رسانههای ایران مطالبی غلوآمیز[۳۶] در خصوص آثار و جایگاه علمی وی و ارتباط وی با دانشمندانی چون آلبرت اینشتین منتشر شدهاست که مورد انتقاد برخی قرار گرفتهاست. از این مطالب میتوان برای نمونه به طرح مسائل بدیهتاً نادرستی همچون: «همکاری و ارتباط وی با آلبرت انیشتین و مقاله مشترک آن دو»، «تنها شاگرد ایرانی انیشتین بودن»، «بزرگترین فیزیکدان ایران بودن»، «مرد علمی سال بودن»، «دارا بودن نظریهای نوین و اثبات شده در علم فیزیک» و «تحصیل همزمان و تخصص در رشتههای مختلف» اشاره کرد. همچنین دیدگاه وی دربارهٔ زنان (مانند الزام مادرش به حجاب کارکنان درمانگاه گوهرشاد[۳۷] و امتناع از اعطای بورس تحصیلی به آلنوش طریان[۳۸]) نقد شدهاست.[۳۹]
ایرج حسابی فرزند محمود حسابی در مصاحبهای به مکاتبات پدرش با فیزیکدان زن فرانسوی و برنده نوبل فیزیک بنام دکتر لولا اشاره میکند درحالیکه تاکنون تنها دو فیزیکدان زن موفق به دریافت نوبل فیزیک شدهاند که درمیان آنها نام چنین شخصی وجود ندارد.[۴۰][۴۱]
برخی از چهرههای دانشگاهی مانند رضا منصوری[۸][۴۲]مهدی زارع[۴۳][۴۴] و ضیاء موحد[۴۵] مبالغه دربارهٔ او را نکوهیدهاند. برخی نیز مانند مهدی گلشنی ضمن نکوهش غلوهای زیاد دربارهٔ وی و البته نکوهش نقدهای تند، وی را فیزیکدانی متفکر دانستهاست.[۴۶] ناصر مقبلی، استادیار و دستیار محمود حسابی نیز، خدمات حسابی را در پیشرفت و به روز کردن سپهر علمی ایران بسیار ارزنده شمرده و تلاش برای حفظ یاد او را درست میداند.[۴۷]
ایرج حسابی پسر محمود حسابی این نقدها را رد کردهاست.[۴۸] وی در مصاحبهای گفتهاست که پدرش هیچ عکسی با آلبرت انیشتین ندارد.[۳۷]
همچنین تصاویر منتسب به محمود حسابی در کنار آلبرت اینشتین& در حقیقت مربوط به ریاضیدان اتریشی، کورت گودل است.[۴۹]
آثار[ویرایش]
آثار به جای مانده از محمود حسابی در زمینههای فیزیک، زبان فارسی و پژوهشهای فرهنگی شامل ۲۱ کتاب و مقالهاست. برخی از مهمترین آثار وی عبارتند از:[۵۰]
کتابها[ویرایش]
مقالهها[ویرایش]
منابع[ویرایش]
«به مناسبت هفدهمین سالروز درگذشت پروفسور دکتر سید محمود حسابی پدر فیزیک ایران». بایگانیشده از اصلی در ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴.
پیوند به بیرون[ویرایش]
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
پدر علم فیزیک( جهان وایران)
خلاصه ای اززندگی البرت انیشتین ومحمودحسابی
آلبرت انیشتین در سال 1879، در آلمان متولد شد. او از موسیقی کلاسیک لذت میبرد و ویلین میزد. یکی از داستانهایی که انیشتین دوست داشت از دوران بچگیاش نقل کند دربارة حیرت او در سن چهار یا پنج سالگی است وقتی یک قطبنمای مغناطیسی را دید. عقربة هدایت شده با یک نیروی نامرئی که همواره جهت شمال را نشان میدهد به شدت کودک را تحت تأثیر قرار داد. قطبنما او را متقاعد کرد که باید چیزی در ورای اشیاء باشد. چیزی عمیقاً پنهان شده. انیشتین حتی به عنوان یک پسر کوچک، متفکر و خود کفا بود. مبنای یک افسانة خانوادگی، او به کندی حرف میزد تا برای اندیشیدن به آنچه میخواهد بگوید صبر کند. خواهرش پشتکار و تمرکز او را در ساختن خانههای یا کارت به یاد میآورد. در سال 1933، او به کارمندان انستیتیوی تازه تأسیس برای مطالعات پیشرفته در نیوجرسی پیوست او این جایگاه را برای تمام زندگیاش پذیرفت و تا لحظه مرگش آنجا بود. شاید بیشتر مردم انیشتین را به خاطر تساوی ریاضیاش دربارة ماهیت انرژی E=Mc2 بشناسند. انیشتین یک مقاله با یک درک جدید از ساختار نور نوشت. او بحث کرده بود که نور میتواند طوری عمل کند که گویی از ذرات مجزا و مستقل انرژی تشکیل شده است چیزی شبیه ذرات یک گاز. چند سال قبلMax Plancks اولین فرضیة گسستگی انرژی را بیان کرده بود اما انیشتین فراتر از اینها رفت. به نظر میرسد طرح انقلابی او، تئوری پذیرفته شده جهانی را که نور شامل امواج الکترومغناطیس نوسانی است، رد کرده است. اما انیشتین نشان داد که نور کوانتومی، به سخن او ذرات انرژی، میتوانند در توصیف پدیدههای مورد مطالعه توسط فیزیکدانهای تجربی کمک کنند. به عنوان مثال، او نشان داد که چگونه نور الکترونهای فلزات را دفع میکند. یک تئوری مصرف انرژی جنبشی وجود داشت که گرما را به صورت اثر حرکت دائمی توصیف میکرد. انیشتین راهی جدید برای امتحان عملی این تئوری پیشنهاد کرد. او گفت، اگر ذرات کوچک اما قابل رؤیت در یک مایع معلق شوند، بمباران بیقاعده توسط اتمهای نامرئی مایع باید سبب شود تا ذرات معلق به صورت بیثباتی به رقص در آیند و این باید از طریق میکروسکوپ قابل مشاهده باشد، و اگر حرکت پیشبینی شده دیده نشود کل تئوری جنبشی، مورد تهدید قرار خواهد گرفت. اما رقص تصادفی ذرات میکروسکوپی مشاهده شد. اکنون جزئیات حرکت شرح داده میشود. انیشتین، تئوری جنبشی را محکم کرد و او یک ابزار قدرتمند جدید برای مطالعه حرکت اتمها ساخته بود.
دکتر محمود حسابی در سال 1281 در تهران متولد شد. در پنج سالگی همراه با خانوادهاش عازم بیروت شد. پدرش معز السلطنه کنسول ایران در سرزمین شامات بود. اما ایشان پس از مدت کوتاهی خانوادهاش را برای همیشه ترک کرد و به تهران بازگشت. بدین ترتیب دکتر حسابی در غربت, آواره و تنها ، همراه با مادر و برادرش در منزل حاج علی تفرشی نگهبان سفارتخانه ایران در بیروت به سختی روزگار میگذرانید. اما دکتر حسابی در این دوران سختی ، از کار تحصیل غافل نماند و تحصیلات متوسطه را در یک کالج آمریکایی و بعد تحصیلات عالیه دانشگاهی را در رشته ادبیات دانشگاه بیروت گذراند. پس از آن به تحصیل در رشته راه و ساختمان ، سپس معدن و بعد ریاضیات و ستاره شناسی پرداخت، و در همه این رشتهها موفق به اخذ مدرک شد.
در سال 1305 برای تحصیل حقوق وارد دانشگاه سورین شد و پس از دو سال تحصیل در این رشته ، به گذراندن رشته پزشکی و ادامه تحصیل در رشته ریاضیات و ستاره شناسی پرداخت. سپس موفق به اخذ مدرک مهندسی برق از دانشکده برق پاریس شد. ایشان در طی این مدت ضمن تحصیل در یک دفترخانه اسناد رسمی در بیروت ، یک آزمایشگاه بیولوژی و راهسازی برای یک شرکت فرانسوی در لبنان, یک بیمارستان و سپس راه آهن برقی در فرانسه مشغول به کار بود.
ورود دکتر حسابی به وادی فیزیک: دکتر حسابی یک روز به این فکر افتاد که چرا شغلهایی که تاکنون داشتهاست باعث رضایت خاطر او نشدهاند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش به سراغ استادش دکتر ژانه رفت. دکتر ژانه او را به پرفسور فابری استاد دانشگاه سورین و فیزیکدان معروف راهنمایی کرد. وی پس از پذیرفته شدن در امتحان مربوط به این رشته ، قدم به وادی فیزیک گذاشت.
با تلاش زیاد پس از سه سال (در سن 27 سالگی) موفق به اخذ دکترای فیزیک از دانشگاه سورین شد. در همان زمان از میان پانزده هزار نفر داوطلب به عنوان یکی از پنج نفری که پای درس انیشتین می نشستند، انتخاب شد
در پرینستون امریکا با این مرد بزرگ روبرو شد و یکسال بعد تئوری معروف خود به نام تئوری بی نهایت بودن ذرات را ارائه داد. دکتر حسابی با راهنمایی انیشتین و تحقیقات در دانشگاه شیکاگو توانست آن را به نظریهای زیبا و قابل دفاع تبدیل کند. و این نظریه را بطور دقیق برای دانشمندان بزرگ دیگری چون بورن, فرمی و شرودینگر شرح داد. و سپس نشان کوماندور دولا لژیون ?