روزی که دوست دارم تکرار شود

روزی که دوست دارم تکرار شود



روزی که دوست دارم تکرار شود را از سایت پست روزانه دریافت کنید.

انشا در مورد روزی که دوست دارم تکرار شود | 4 انشا

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۳۳۳

تلگرام آفتاب

اینستاگرام آفتاب

+۹۸ ۲۱ ۲۳۰ ۴۴ ۱۰۳

ایران، تهران، میدان نوبنیاد ، کوهستان سوم ، پلاک ۳

پشتیبانی آفتاب

منبع مطلب : www.aftabir.com

مدیر محترم سایت www.aftabir.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.

انشا در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا صفحه 20 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم

انشا اول درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

مقدمه : اگر از یک نفر بپرسید ، دوست داری کدام روز از زندگی ات تکرار شود ، شاید در چند ثانیه اول نتواند هیچ چیزی بگوید.کمی فکر میکند کتاب زندگی اش را تند تند ورق می زند ، صفحات رنگی را می بیند و حالش خوب می شود ؛ بعضی وقت ها هم صفحات تیره رنگ را می بیند و افسوس می خورد.آری ، سول چالش برانگیزی است. اینکه می خواهیم روز های شاد را دوباره تجربه کنیم یا اینکه روز های تلخ و سخت؟!

بدنه : اگر از بچه ای این سوال را بپرسیم ، بی شک به یاد خوشحال ترین خاطرات عمر کوتاهش خواهد افتاد و بی اندازه ذوق خواهد کرد.یاد خنده ها ، بازی ها و شیطنت ها می افتد و هیچ لکه سیاهی را اگر هم باشد ، به یاد نمی آورد.برای همین است که بعضی وقت ها آدم بزرگ ها آرزو می کنن ای کاش بر می گشتیم به اون دوران.

وقتی از یه پدر خانواده این سوال رو می پرسی ، بعد از افسوس فراوان احتمالا می گوید : ای کاش آن روزی تکرار شود که همه پول هایم را در بانک گذاشتم ، به خیال سود 20% ! ای کاش آن روز دوباره تکرار شود و این ببار بروم و همه ریال هایم را به دلار ده هزار تومان تبدیل کنم . اگر این کار شدنی باشد ، حالا من میلیادر می شدم و مثل الان که در به در دارم دنبال کار می گردم تا بتونم از پس مخارج این گرونی در بیام نبودم.

همه رو گفتم ولی خودم هنوز موندم.این خاصیت ما آدم هاست که موقع گرفتن تصمیم های سخت ، اول می خواهیم ببینین بقیه می خوان چیکار کنن. ولی حالا هم نوبت منه. روزهایی می خوام تو دوباره تکرار بشن که توشون حس ترس داشتم.به نظرمن اگه میتونستم تو گذشته با ترس هام رو به رو میشدم ، وضعیت الانم خیلی خیلی متفاوت میشد.ترس از اینکه نکنه دوستم ، یا معلمم یا پدرم از این حرف من خوشش نیاد یا نکنه از طرز فکر من بدش بیاد. پس بهتره این حرفو نزنم یا نگم تو سرم چی می گذره.ای کاش با ترسام رو برو میشدم.اگه رو برو میشدم شاید الان اصلا اینجا نبودم…

نتیجه : خب ، به نظرم دیگه وقتشه این بحثو تموم کنیم.اینکه همش توی خاطرات ولگردی نکنیم ، بیش از حد افسوس گذشته رو نخوریم . اینکه به خیال گذشته ، حال رو رها نکنیم و بدونیم زندگی ما داره می گذره. با نگاهی گذرا به گذشته و در نظر گرفتن آینده ، لذت زندگی مون در همین لحظه هایی که می گذرن رو ببریم و قدرشون رو بدونیم.

انشا در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا دوم در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود

مقدمه : از قدیم الایام بسیاری از افراد آرزوی داشتن کنترلی جادویی را داشتند ، کنترلی دارای دکمه های توقف ، شروع ، عقب و جلو که می توانستند با آنها زندگی خود را کنترل کنند !

بند : خیلی ها در مواجهه با این سوال که دوست دارند کدام روز در زندگی شان تکرار شود ، به یاد لحظاتی در زندگی می افتند که کار اشتباهی انجام دادند یا تصمیم اشتباهی گرفتند و یا از تک تک لحظات زندگی به خوبی لذت نبرده اند ، این افراد قانع به تکرار یک روز نیستند و در حسرت آن خواهند بود که ای کاش می توانستند چند روز را تکرار کنند !

از امامان گرفته تا دانشمندان همگی بر اهمیت زمان اشاره کرده اند و خداوند نیز در سخنان خود در قرآن آورده است که اگر فرصتی برای زندگی دوباره پیش آید انسان ها همان راه قبلی را در پیش خواهند گرفت ، چه برسد به یک روز !

از همه ی این ها گذشته ، اغلب افراد برای جواب این سوال یک روز پر از شادی در زندگی خود را انتخاب خواهند کرد و یا روزی که نقش اشتباهی در اتفاقی بزرگ داشته اند و سعی در جبران اشتباهات خود خواهند کرد ، ولی اگر آن اشتباهات رخ نمی داد ، تجربه ی امروزشان را داشتند! ، در رابطه با این مسئله عبارت آموزنده ای وجود دارد که می گوید : اگر تجربه ی امروز را داشتم اشتباهات گذشته را انجام نمی دادم ولی اگر اشتباهات گذشته را انجام نمی دادم تجربه ی امروزم را نداشتم !

ولی جدای از این بحث ها ، حتی برای تفریح هم که شده خیلی جالب می شد اگر می توانستیم یک روز دلخواه را دوباره تجربه کنیم ، روزی که به پهنای صورت خندیدیم یا اشک شوق ریختیم ، روزی که از ته دل احساس افتخار کردیم یا روزی که بغض شادی گلویمان را گرفت !

این نکته نیز جالب است که اگر روزی که بخواهیم تکرار شود همان روزی باشد که این قدرت به ما داده شده باشد ، در زنجیره ای بی نهایت خواهیم بود که به طور متوالی آن روز برای ما تکرار خواهد شد !

نتیجه : انسان اگر زیاد به فکر گذشته باشد ، ناامید و افسرده و اگر نگاهش فقط به سوی آینده باشد در اضطراب خواهد بود ، پس چه بهتر که ارزش تک تک لحظات کنونی را بدانیم و از هر ثانیه لذت ببریم … !

انشا صفحه 20 کتاب نگارش پایه هفتم

انشا در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود پایه هفتم

منبع مطلب : 7sc.ir

مدیر محترم سایت 7sc.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود - گام با گام | قدم به قدم تا موفقیت

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود - گام با گام | قدم به قدم تا موفقیت

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا صفحه 20 پایه هفتم

انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

انشا صفحه بیست 20 درس اول پایه هفتم

*****************

انشا اول | انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود :

بند مقدمه:

روز هایی هستند که همه دوست دارن دوباره آن روز تکرار شود و به یاد گذشته ها بی افتند مانند خاطرات خوب

مدرسه،معلمان،دوستان و ……

بند ها بدنه:

۱- با موضوع سال:سال ها زود می آیند و می روند. یکی از سال هایی که من خیلی دوست دارم سال ۱۳۹۳ است. شعاری

که مقام معظم رهبری انتخاب کرده است:اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی است.

سال ۹۳ سالی است که من در ابتدای آن موفق به قبولی در آزمون نمونه دولتی شدم و این سال با خوشی آغاز شد.

۲- با موضوع فصل:بهار با نوروز شروع می شود و همه از آمدن نوروز خوشحال می شوند و با آن خاطره دارند.

من فصل بهار را خیلی دوست دارم و می خواهم همیشه بهار باشد.

بهار فصل سر سبزی و امید است و ما را به زندگی امیدوار می کند.

۳- با موضوع ماه: من ماه آبان را خیلی دوست دارم چون این ماه زمانی است که من متولد شدم.

این فصل دارای زیبایی های خاصی است که هر کدام بیانگر چیزی است.

۴- با موضوع روز: روز ها مثل برق و باد می گذرد و ما باید قدر روز ها را بدانیم.

ما نبای غصه دیروز را بخوریم و فردای آن روز غصه روز قبل را بخوریم ما باید در امروز زندگی کنیم. اما روزی

که دوست دارم تکرار شود۴خرداد ۱۳۹۱ است.چون می خواهم به مادرم بگویم که چقدر دوستش دارم.

مادر بزرگ من در ۵ خرداد ۱۳۹۱ وفات یافت.

نتیجه: ما باید قدر مدت زمان عمر خود را بدانیم.

ما باید در امروز زندگی کنیم نه در دیروز و فردا.زمان زود می گذرد و کسی که از زمان به درستی استفاده کند دیگر

غصه گذشته را نمی خورد.

به همین دلیل می گویند: وقت طلاست.

*************

انشا دوم | انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود : 

روزی را دوست دارم تکرار شود که به یاد دارم روزی که هر لحظه از زندگی برایم معنا بخش بود،روزی که همیشه خدایم با من بود و از وجود خالصانه ام لذت می بردم، چه کسی میداند من چه روزی را می گویم؟

تصور کنید روزی را که آسمان لبخند می زندوخورشید می درخشد و ابرها در کنار آسمان بازی می کنند.دوستان با یکدیگر مهربان و دلسوز هستند و برای هم می میرند، تصور کنید روزی را که پدر مادرتان به شما لبخند رضایت می زنند و به شما افتخار می کنند.

تصور کنید روزی را که در مدرسه هستید،دوستان و آشنایان کنارتان هستند و می توانید از گرفتن نمره بیست لذت ببرید تصور کنید روزی را که زندگی با شما سخن می گوید و از زندگی درس دوستی و محبت و لذت نمره بیست گرفتن می گیرید

آری من از این روز سخن می گویم،روزی که هیچکس جز من و خدایم نمی تواند تصور کند.روز زندگی.

****************

انشا سوم | انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود

بعضی از روز های سال وجود دارند که انسان میخواهد دوباره آن ها را تجربه کند. عید نوروز یکی از این روز هاست.

من دوست دارم عید نوروز را به چند دلیل تجربه کنم ؛ اولا عید دیدنی های متنوعی که در عید نوروز اتفاق می افتد.دوما خوردن آجیل های جور واجور و سوما اینکه دو هفته تعطیلیم و کلی خوش می گذرد.

اما بیشتر از هر دلیلی این عید باستانی را به دلیل روز سیزده به در دوست دارم !چون ما عادت داریم ، یعنی همه عادت دارند در این روز به دیدار طبیعت بروند .

ما سیزده بدر سال پیش، به همراه اقوام وفامیل که خدا زیادشان کند ! به یک منطقه کوهستانی رفتیم . به زبان خودم میگویم :« رفتیم کوهستون!!!! »

آن سال ، سال خوبی بود . چون ما روز قبل از سیزده بدر از کربلا آمده بودیم . جای همه خالی. بعد تمام شدن روز سیزدهم مسافرت ها و شروع میشود. ما برای سپری کردن اوقات فراغت خود به همراه دایی و خاله و مادر بزرگم به سواحل زیبای شمال کشور رفتیم. خیلی خیلی خوب بود!!

در شمال از هر چیز بهتر دریا بود چون حدود 2 سال بود که دریای شمال را ندیده بودم!!! تازه جنگل های سرسبذ شمال هم خارج از تعریف نیست!! اما من خوابیدن در جنگل ها را اصلا دوست ندارم چون از آن خاطره ی خوبی ندارم .

بگذریم .همه اینها را گفتم که بگویم که عید نوروز روز مورد علاقه من است وآرزو دارم که آن روز دوباره تکرار شود.!!

****************

انشا چهارم | انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود : 

روزی که دوست دارم تکرار شود، اولین روزی است که مدرسه را تجربه کردم.شاید برایتان عجیب باشد ولی من در این روز تنها کسی بودم که در مدرسه مان همراه با پدر و مادرم به مدرسه نرفتم!البته مادر و پدرم هم تقصیری نداشتند چون باید سر کار می رفتند.از یک طرف خیلی خوش حال بودم که به مدرسه می رفتم و از طرفی هم خیلی می ترسیدم!چون تا به آن زمان به طور جدی از پدر و مادرم جدا نشده بودم.ولی به هر ترتیب این یک توفیق اجباری بود .البته خیلی هم بد نگذشت.چون دوست مهد کودکم”امیرحسین”را در آن جا دیدم.پس از آن بچه ها به صف ایستادند و مدیر مدرسه برایمان سخنرانی کرد.سپس سر کلاسهایمان رفتیم.آن جا با معلممان خانم کریمی آشنا شدم.خانم کریمی پس از سلام علیک با بچه ها شروع به درس دادن کرد.ابتدا حرف الف و سپس حرف ب از حروف الفبا را به ما آموخت.در همان روز بود که یاد گرفتم بنویسم”بابا”و به همین دلیل خیلی ذوق کردم!!البته با وجود این همه ذوق و شوق نمره ی اولین املایم خوب شد!!به هر حال باید قبول کنیم املا سخت ترین درس اول دبستان بود و برای من تقریبا مشکل بود!!پس از زنگ املا زنگ ریاضی فرا رسید.ریاضی آنقدر آسان بود که سر کلاس خوابیدم!البته من اعداد را از قبل بلد بودم!پس از ریاضی زنگ خانه خورد و برگشتم خانه.این روز یکی از جذاب ترین روزهای زندگی ام بود ولی به هر ترتیب این روزهم مانند روزهای دیگر گذشت…خیلی دوست دارم به آن روزها برگردم و دوباره آن روزها تکرار شود ولی افسوس که نمی توان زمان را به عقب بازگرداند و روزهای خاطره انگیز را تکرار کرد.

****************

انشا پنجم | انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود : 

نشاط و شادابی، عنصری است که باید خود ما در وجود مان بیافرینیم. خدا هر روز و هر صبح را تازه می آفریند و ما باید از اینکه هر روز صبح از خواب بیدار می شویم و روز تازه ای را شروع می کنیم باید خوشحال باشیم، چون مثل یک تولد تازه است.بهار نیز زایش مجدد آفرینش است که خداوند در دل هستی و طبیعت قرار داده است. روزهای بهاری می آیند و میروند تا به اوج تکامل خود می رسند و پخته می شود با ویژگی و خصوصیت خاص خود و میوه ها و محصولات و کار و کسب مخصوص خود؛ و این ها همه تازگی است.

تازگی را باید درون خودمان بسازیم، تولید کنیم، بپزیم و برای استفاده دیگران ارائه دهیم. اگر تازگی را در خود ایجاد نکنیم، به روز مرگی دچار می شویم و این یعنی مرگ!

****************

گام با گام ، قدم به قدم برای موفقیت شما

منبع مطلب : gambagam.ir

مدیر محترم سایت gambagam.ir لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.

جواب کاربران در نظرات پایین سایت

مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.

نظر خود را بنویسید

آخرین مطالب