نقش سازمان های بین المللی در برخورد با جنگ تحمیلی



نقش سازمان های بین المللی در برخورد با جنگ تحمیلی را از سایت هاب گرام دریافت کنید.

عملکرد سازمان های بین المللی در قبال جنگ ایران و عراق با تأکید بر بیانات امام خمینی(ره)

جنگ هشت ساله عراق علیه ایران یکی از مهم ترین تحولات بین المللی در عصر حاضر به شمار می رود، به گونه ای که نظام بین الملل نتوانست از آثار و پیامدهای آن مصون بماند و هر یک از بازیگران اصلی بین المللی به نوعی در آن دخیل و مؤثر بودند. حال در اینجا قصد بر آن داشته تا نقش و عملکرد سازمان های بین المللی را در قبال مسئله جنگ ایران و عراق را مورد بررسی قرار دهیم:

الف- سازمان های بین المللی:

نخستین و مهم ترین هدف تشکیل سازمان های جهانی و بین المللی به خصوص سازمان ملل متحد، جلوگیری از وقوع جنگ و حفظ صلح، امنیت و ثبات بین المللی می باشد. در اساسنامه این سازمان ها، بر همزیستی مسالمت آمیز و حل اختلافات از طریق مذاکره تأکید شده و مجازات هایی برای اعضای خاطی در نظر گرفته شده است.

1- سازمان ملل متحد:

یکی از مهم ترین ارکان سازمان ملل متحد، که مسئولیت حفظ صلح و ثبات بین المللی منحصراً به این رکن واگذار شده، شورای امنیت می باشد؛ به عبارت دیگر شورای امنیت مهمترین رکن سازمان ملل است که با دارا بودن اختیارات وسیع و در دست داشتن اهرم های اجرایی و قوه ی قهریه، مسئول مستقیم حفظ نظم، صلح و امنیت جهانی است. مجموع عملکرد شورای امنیت در قبال جنگ عراق علیه ایران را می توان در قالب قطعنامه های این شورا تحلیل و بررسی کرد.(1)

تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مراجعات ایران به شورای امنیت و روابط ایران و شورا خاطره ناخوشایندی را را برای ایران به جای نگذارده بود. اما هجوم عراق در 22 سپتامبر 1980(31 شهریور 1359) به ایران و موضع گیری های شورا وضع را دگرگون ساخت. شورا کار خود را در قبال جنگ عراق علیه ایران با صدور بیانیه ای ضعیف در یک روز پس از شروع جنگ، آغاز نمود و چند روز بعد اولین قطعنامه ی خود را در این خصوص به شماره ی 479 صادر کرد. در این قطعنامه که با قطعنامه ی شماره ی 514، 522،540،582 و 588 دنبال گردید، برخوردی عادلانه و ریشه ای با موضوع جنگ عراق با ایران نشده بود. هرچند گه گاه مثلاً در قطعنامه های 540  582 نشانه ای از علاقه به جلب رضایت جمهوری اسلامی ایران به درد می خورد، اما این کوشش ها به قدری ضعیف و ناچیز بود که به هیچ روی نمی توانست فاصله بین دیدگاه های جمهوری اسلامی ایران و شورای امنیت را از بین ببرد و تنها پس از عملیات پیروزمند طریق القدس (آذرماه 1360)، فتح المبین (بهمن ماه1360) و بیت المقدس (اردیبهشت ماه1360)، که عملیات اخیر منجر به آزادی خرمشهر گردید، شورای امنیت به درخواست رژیم اردن و با حمایت آمریکا تشکیل جلسه داده، دومین قطعنامه خود را درباره جنگ عراق علیه ایران به شماره ی514 مورخ 12 ژوئیه ی 1982 و با عنوان (وضعیت میان ایران و عراق) صادر نمود. در این قطعنامه، برای اولین بار موضوع برقراری آتش بس مطرح شده و از نیروهای دو کشور خواسته شده به مرزهای شناخته شده ی بین المللی باز گردند.

 از سوی دیگر می توان نکاتی دیگر را در قبال عملکرد شورای امنیت در این زمینه بیان کرد:

1-  اقدامات شورای امنیت عمدتاً مرتبط با وضعیت جبهه های جنگ بود. یعنی هرگاه پیشرفتی به نفع ایران در جبهه ها حاصل می شد، شورا قطعنامه ای صادر می کرد و به تعبیر خود از گسترش جنگ یا ادامه آن یا حملات اخیر ابراز نگرانی می نمود و در آن زمان که عراق به تحکیم مواضع خود در خاک ایران می پرداخت، شورا با سکوتی سنگین و طولانی جانب متجاوز را می گرفت.

2-  در خصوص نقض حقوق انسانی در جنگ عراق با ایران، شورای امنیت 4 بیانیه و 2 قطعنامه در مورد کاربرد سلاحهای شیمیایی توسط عراق صادر کرد. هرچند گزارش های روشن و صریح کارشناسان اعزامی سازمان ملل متحد مدارک لازم را برای موضع گیری قاطع شورا فراهم ساخته بود، لیکن بجز آخرین قطعنامه(620)، قطعنامه های دیگر و بیانیه ها هیچ یک نشان دهنده ی توجه کامل و جدی شورا به وظایف انسانیش نبود. شورا همچنین در امر جلوگیری از حمله به مناطق مسکونی نیز به رغم استقرار هیئت هایی در دو کشور موفقیتی نداشت. اما در مورد حمله به کشتی های نفتکش و بازرگانی در خلیج فارس، صدور قطعنامه 552 اقدام جانبدارانه ای از سوی شورا و به زیان جمهوری اسلامی ایران، محسوب می گردد و سایر دخالت های شورا در این امر نیز در جهت عدالت و رفع ریشه های واقعی برخورد در خلیج فارس نبود. شورا اصولاً سعی داشت موارد نقض حقوق انسانی در جنگ را با کل مسأله جنگ مرتبط بداند که این یکی از دلایل عدم رعایت اصل بی طرفی در تصمیمات شورا است.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد برخلاف انتظار با صدور یک قطعنامه و نیز با انتخاب نماینده ی عراق به ریاست مجمع در سال 1981، جمهوری اسلامی ایران را از خود ناامیدکرد.

دبیرکل با عملکرد توأم با حسن نیت خود کمتر فرصتی را برای خاتمه دادن منازعه از دست داد و از حمایت جمهوری اسلامی ایران برخوردار بود.

3-  اگر اقدامات شورا را در قبال جنگ عراق علیه ایران با آخرین نمونه ی اقدامات شورا (موضع گیری در مورد تجاوز عراق به کویت) مقایسه کنیم، نتیجه تلخی خواهیم گرفت مبنی بر اینکه تا زمانی که اراده و خواست حداقل یکی از قدرت های بزرگ در میان نباشد، شورا از اتخاذ تصمیم جدی عاجز است.

2- جنبش عدم تعهد:

با آغاز جنگ ایران و عراق، جنبش عدم تعهد نیز-نه چندان جدی و قاطعانه- اقداماتی در جهت پایان دادن به جنگ به عمل آورد.

عملکرد کلی جنبش عدم تعهد در طول جنگ ایران و عراق نشان می دهد که علی رغم فروگذار ننمودن عراق از هر گونه تخلف و جنایت، از تجاوز به خاک ایران گرفته تا نقض مقررات بین المللی در هوا و دریا و استفاده از سلاح های شیمیایی، این جنبش نتوانست موضع عادلانه، صریح و قاطعانه ای در برابر آن اتخاذ نماید. با توجه به عدم عضویت ابر قدرت ها در این جنبش و عدم برتری و حق امتیاز برای برخی از اعضا، انتظار می رفت تا این جنبش با صراحت و قاطعیت بیشتری متجاوز و ناقض حقوق بین المللی را محکوم نماید.

این جنبش هیچگاه عراق را به خاطر حمله به مناطق مسکونی و استفاده از سلاح های شیمیایی محکوم نکرد. اگر جنبش عدم تعهد از همان ابتدا، تجاوز و قانون شکنی یکی از اعضای خود را قبول نکرده، با اعمال مجازات هایی او را مجبور به رعایت قوانین بین المللی می کرد، صدام این همه گستاخ نمی شد که هر روز بیش از پیش قوانین بین المللی را نقض نماید و با بمباران مردم بی دفاع و استفاده از سلاح های شیمیایی، مرتکب وحشتناک‌ترین جنایات تاریخ بشر گردد.

3- سازمان کنفرانس اسلامی:

برای روشن شدن عملکرد سازمان کنفرانس اسلامی، این سازمان باید بتواند موارد زیر و ابعاد آنها را روشن نماید.

- سازمان کنفرانس اسلامی برخلاف اصول پذیرفته شده اساسنامه خود، در قبال تجاوز عراق به خاک ایران سکوت کرده و از محکوم نمودن متجاوز خود داری کرده است.

- در طرح های کمیته ی صلح و قطعنامه های سران و وزرای خارجه، از طرفین خواسته شده تا با اعلام آتش بس، نیروهای خود را به مرزهای شناخته شده بین المللی عقب بکشند. این تقاضا در حالی بود که نیروهای متجاوز عراقی بخش عظیمی از خاک ایران را در اختیار داشتند. برابر دانستن کشور متجاوز با کشوری که خاکش مورد تجاوز و اشغال قرار گرفته چه معنی داشت؟

- سازمان کنفرانس اسلامی در محکوم نمودن نقض حقوق انسانی و بین المللی، بسیار مسامحه و سستی به خرج داده است. در حالی که شورای امنیت بالاخره تحت فشار افکار عمومی، عراق را به خاطر استفاده وسیع از سلاح های شیمیایی محکوم نمود ولی سازمان کنفرانس اسلامی در مقابل این همه جنایات عراق سکوت کرد.

- در اکثر موضع گیری های سازمان کنفرانس اسلامی و برخی قطعنامه های آن، جانبداری این سازمان از رژیم عراق به وضوح دیده می شود به طوری که در چهارمین کنفرانس سران، عراق به خاطر پذیرش قطعنامه 540 شورای امنیت مورد قدردانی قرار گرفت و در مورد کشتیرانی از ایران خواسته شد به قوانین بین المللی کشتیرانی احترام بگذارد و این در حالی بود که عراق ضمن نقض متعدد قوانین بین المللی هوایی و دریایی، تعداد فراوانی از کشتی های تجاری و غیر نظامی در خلیج فارس را مورد حمله قرار داده بود.(2)

- حداقل انتظاری که از سازمان کنفرانس اسلامی می رفت این بود که عراق را برای تجاوز به خاک جمهوری اسلامی ایران محکوم کرده، عضویت او در این سازمان را به خاطر نقض اصول بنیادین سازمان به حالت تعلیق در آورد.

 در نهایت بایستی این گونه بیان داشت که: عملکرد سازمان های بین المللی در قبال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نشان می دهد که اگرچه هر کدام از این سازمان ها به سهم خود تلاش هایی در جهت پایان دادن به جنگ مبذول داشته اند ولی به دلیل نفوذ و سیطره ابر قدرت ها و عدم برخورد قاطع با متجاوزان بعثی، این تلاش ها عملاً بی نتیجه بوده است.

در پایان با ذکر دو نمونه از بیانات امام خمینی(ره) در باب  ماهیت و عملکرد سازمان های بین المللی بحث خود را پایان می دهیم.

امام خمینی در دیدار با وزیر و معاونین وزارت سپاه وقت، مجامع بین المللی را در خدمت  ابرقدرت ها و آمریکا دانسته و اینچنین بیان می دارند که:

 «امریکا و امثال آن که ادعای بیطرفی می‏کنند و معلوم است که در جنایات شریکند چه جوابی دارند؟ مجامع بین المللی و حقوق بشر، این دست نشاندگان امریکا و ابرقدرت‏ها، از این جنایاتی که به بشریت وارد شده است می‌گذرند. افرادی که آمدند و دیدند که چه جنایاتی صدام کرده است و تصدیق کردند و گزارش دادند، پس چرا مجامع بین المللی هیچ نگفتند؟ اصلًا مجامع بین المللی لفظی است در خدمت قدرت‏های بزرگ، نه در خدمت مظلومین و محرومین. هر ملتی باید خودش در مقابل جنایات بایستد.»(3)

در جای دیگری رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران سکوت سازمان ها بین المللی را زمینه و علتی برای گسترش جنایت جنایت کاران میدانند و اینگونه می فرمایند که:

« و عجب این است که در یکی دو سه روز پیش از این، قبل از این جنایت، گفت که ما- به یکی از مسئولین آنها گفتند که، یا شاید خود صدام هم بود که- ما به سازمان بین المللی یا یکی از همین سازمان‏ها گفتیم که ما حق خودمان را برای اینکه همه نقاط ایران را بکوبیم حفظ کردیم و ما این کار را می‌‏کنیم. و سازمان بین المللی هم که باصطلاح برای حفظ حقوق بشر است سکوت کرد و با این سکوت او را تشویق کرد به یک همچو جنایتی.»(4)

پی نوشت ها:

1-    انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بین الملل، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1376، صص145-141.

2-  هدایتی خمینی، عباس؛ (1370)، شورای امنیت و جنگ تحمیلی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌الملل وزارت امور خارجه.

3-    صحیفه ی امام، ج18، ص48.

4-    همان، ص492.

منبع مطلب : www.imam-khomeini.ir

مدیر محترم سایت www.imam-khomeini.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.

نقش شورای امنیت سازمان ملل در جنگ ایران و عراق

نگاهی به عملکرد شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص جنگ ایران و عراق

فارس نوشت: جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران و نبرد 8 ساله دو ارتش بزرگ غرب آسیا صرفنظر از انگیزه‌ها و اختلافات دو طرف، سوژه جالب و منحصر به فردی از نقش آفرینی قدرت‌های بزرگ جهانی و منطقه‌ای است.

بازی جدیدی که به دلیل انقلاب اسلامی ایران از هیچ کدام از الگوهای آن زمان جنگ سرد پیروی نمی‌کرد و گاه نمونه جدیدی از بازی‌های جهانی برای بررسی اساتید فن در حوزه روابط بین الملل را فراهم می‌کرد.

شاید نمونه منحصر به فرد چنین رفتاری را در واکنش شورای امنیت سازمان ملل متحد نسبت به این نبرد و قطعنامه‌های صادر شده از آن دانست. اگر شورای امنیت، معدلی از نظرات قدرت‌های بزرگ جهانی نسبت به تجاوز رژیم بعثی نسبت به ایران در نظر بگیریم و آن را با رفتار این نهاد بین المللی در حمله عراق به کویت مقایسه کنیم، به نتایج جالب توجهی می‌رسیم.

آنچه شورای امنیت سازمان ملل باید بدان عمل کند

شورای امنیت سازمان ملل متحد بر اساس اساسنامه این سازمان رکن اصلی حفظ امنیت در سطح جهانی و مامور مقابله با هر اقدامی است که این نظم را تهدید کند.

 مواد 24 تا 26 منشور سازمان ملل متحد وظایف این شورا را در قبال این مسئله به دقت تصریح کرده است. همچنین بر اساس ماده 36 شورای امنیت سازمان ملل متحد وظیفه حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی به این شورا واگذار شده است.

در مواد 41 و 42 فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز اختیارات اجرایی در قالب تحریم‌های یک یا چند جانبه و همچنین اقدامات نظامی برای دفع خطر علیه نظام بین الملل  تشریح شده است.

شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌تواند تحریم‌های سنگینی همچون قطع روابط پستی و ارتباطاتی، محاصره دریایی و یا محاصره اقتصادی را به طرف مقابل تحمیل کند. همچنین در صورت لزوم شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌تواند از تمام ابزارهای نظامی نیز برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کند.

شورای امنیت سازمان ملل متحد در تمام طول جنگ 8 سال ایران و عراق با وجود این که تمام اسناد و ادله گواه برهجوم ناجوانمردانه دولت بعثی عراق به ایران بود، از هر واکنش مسئولانه‌ای نسبت به جنایات صورت گرفته خودداری کرد.

تنها اقدام جدی شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص جنگ ایران و عراق قطعنامه 598 بود که آن هم در پی فشار بی وقفه نظامی ایران بر شهر بصره، دومین شهر بزرگ عراق در جریان عملیات کربلای 5 حاصل شد.

از سقوط تا صعود

نگاهی کلی به عملکرد شورای امنیت سازمان ملل متحد نشان می‌دهد این نهاد درخصوص جنگ تحمیلی دولت بعثی عراق علیه ایران نزدیک به 18 قطعنامه صادر کرد. 11 قطعنامه در طول جنگ عراق علیه ایران و 7 قطعنامه پس از آن در خصوص اجرای قطعنامه 598 و تمدید ماموریت استقرار نیروهای یونیماگ در مرزهای ایران عراق صادر شد.

سابقه مداخله شورای امنیت سازمان ملل متحد به دوران حکومت پهلوی دوم و پس از درگیری نیروی‌های ایران و عراق در مرزهای خوزستان باز می‌گردد. در آن زمان شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه 348 در ماه مه سال 1975 خواستار حل و فصل صلح آمیز اختلافات دو طرف شده بود. 

پس از آغاز جنگ رژیم بعث علیه ایران، شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از چندین روز سکوت اقدام به صدور بیانیه‌ای در 23 سپتامبر سال 1980 کرد. این بیانیه به درخواست دبیر کل سازمان ملل متحد صادر شد و از طرفین می‌خواست تا اختلافات خود را به صورت صلح آمیز حل و فصل کنند.

این در حالی بود که شرایط جنگی بین ایران و عراق کاملاً شرایط صدور یک قطعنامه الزام آور برای حل مشکلات ایران و عراق را داشت. پس از بی توجهی دولت عراق به این بیانیه شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامه 497 خود در پنج مهر ماه خواستار توقف درگیری بین ایران و عراق شد.

این قطعنامه حتی از اطلاق عنوان جنگ به وضعیت ایران و عراق خوددای کرد و سخنی از سرزمین‌های اشغال شده ایران از سوی نیروهای نظامی عراق نیز به میان نیاورد.

یکی از دلایل مهم عدم واکنش شورای امنیت سازمان ملل متحد نسبت به شرایط حاصل شده جوی بود که به دلیل تصرف لانه جاسوسی آمریکا علیه ایران پدید آمده بود. شورای امنیت سازمان ملل در این ماجرا تا یک قدمی تصویب قطعنامه تحریمی علیه ایران پیش رفت که تنها وتوی اتحاد جماهیر شوروی سابق باعث توقف آن شد.

از همین رو قدرت‌های بین المللی دلیلی برای توقف عراق علیه ایران نداشتند. این قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل حتی با تشکر و تقدیر عراق نیز روبه رو شد و از سوی دیگر به دلیل عدم اشاره به تجاوزات صورت گرفته علیه ایران مورد پذیرش دولت جمهوری اسلامی ایران قرار نگرفت.

اما پس از این قطعنامه، شورای امنیت سازمان ملل متحد عملاً در واکنش به پیشروی‌های ایران در جبهه‌های جنگ واکنش نشان داده و اقدام به صدور قطعنامه می‌کرد.

به عنوان مثال پس از خیزش نیروهای ایران علیه مواضع عراقی‌ها و عقب راندن کامل آنان از مناطق جنوبی ایران و آزادسازی خرمشهر شورای امنیت سازمان ملل طی بیانیه‌ای خواستار پایان جنگ شد. این در حالی بود که ایران پس از آزادسازی خرمشهر به دنبال حرکت به سمت بصره و تصرف این شهر راهبردی بود.

فلش حرکت نیروهای نظامی ایران نیز در عملیات رمضان موید این نکته بود. در قطعنامه 514 شورای امنیت سازمان ملل متحد که در تاریخ 23 ژوئیه سال 1982 صادر شد، برای اولین بار این شورا از دو طرف خواست ضمن عقب نشینی به سمت مرزهای بین المللی استقرار نیروهای پاسدار صلح را بپذیرند.

با این وجود به دلیل منطق ایران در تنبیه متجاوز و آزادسازی برخی مناطق باقیمانده از سوی عراق این قطعنامه مورد پذیرش سازمان ملل متحد قرار نگرفت. در حقیقت این قطعنامه با تحرکات کشورهای عربی از جمله کویت و عربستان به دنبال خارج کردن عراق از باتلاقی بود که به دلیل عملیات نظامی دچار آن شده بود.

تکرار مکررات

قطعنامه‌های بعدی شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز عملاً چیزی جز تکرار همان رویکرد سابق شورای امنیت سازمان ملل یعنی در نظر نگرفتن حقوق اساسی ایران نبودند.

قعطنامه 520 شورای امنیت خواستار تنها خواستار توقف جنگ شده بود و قعطنامه 540 شورای امنیت سازمان ملل خواستار متوقف شدن جنگ شهرها شده بود. البته این قطعنامه‌ها تاثیری بر حملات نیروهای عراقی نداشت و حملات مداوم موشکی به شهرهای ایران به خصوص دزفول ادامه یافت.

پس از این با کشیده شدن درگیری‌ها به تنگه هرمز و خلیج فارس به دلیل حملات مداوم هواپیماهای عراقی به نفتکش‌های ایرانی و واکنش نیروهای مسلح ایران و با شکایت کشورهای عربی قطعنامه‌ 552 صادر شد که خواستار عدم کشیده شدن جنگ به شاهراه‌های اصلی بین المللی در خلیج فارس می‌شد.

قعطنامه 582 شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز با تکرار همان الگوی قبلی در پی عملیات والفجر 8 و تصرف فاو حاصل شد. ایران با دسترسی به این منطقه حساس ضمن قطع ارتباط دریایی عراق عملاً می‌توانست کشور کویت که در همکاری نزدیکی با عراق قرار داشت را مورد هدف قرار دهد.

در قعطنامه 588 نیز بر رعایت قطعنامه‌های قبلی تاکید شده بود.

قعطنامه‌ای که حاصل عملیات کربلای 5 بود

قطعنامه 598 شاید اولین قطعنامه جدی شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص جنگ بود. دلیل اصلی آن نیز حمله ایران به مواضع و استحکامات عراق در جنوب بصره و نزدیک شدن آن به این شهر راهبردی در زمستان سال 65 با عملیات کربلای 5 بود.

در این قعطنامه برای اولین بار واژه جنگ در خصوص نبرد ایران و عراق بکار رفته است و از طرفین خواسته شده است تا استقرار نیروهای حافظ صلح در مرزهای دو طرف را بپذیرند.

همچنین در این قطعنامه از دبیر شورای امنیت سازمان ملل متحد خواسته شده تا با تشکیل هیئتی آغاز کننده تجاوز را شناسایی کند.

این قطعنامه اگرچه تمام خواسته‌های ایران را در بر نمی‌گرفت اما مبنایی مناسب برای تامین برخی خواسته‌های ایران بود که در طول جنگ با عملیات‌های مختلف به دنبال آن بود.

شورای امنیت سازمان ملل متحد همچنین دو قطعنامه 612 و 620 را در محکومیت بکارگیری سلاح‌های شیمیایی توسط طرف عراقی صادر کرد که متضمن هیچ اقدام عملی علیه استفاده کنندگان از این سلاح نبود.

نمونه‌ای از یک استاندارد دو گانه

مقایسه این کارنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد با قعطنامه‌ها و اقدامات نهاد فوق در خصوص بحران کویت به خوبی نشان می‌دهد که چگونه استانداردهای بین المللی در مورد منازعات گوناگون با پارامترهای یکسان اعمال می‌شود.

در جریان بحران کویت و اشغال دو ساعته این کشور توسط عراق در اوت سال 1990 در ظرف کمتر از یک سال، 23 قطعنامه و 8 بیانیه از سوی شورای امنیت صادر شدند که در تاریخ این شورا در قبال یک مناقشه بین المللی بی سابقه بود و علاوه بر آن، پیگیری مستمری نیز برای اجرای قطعنامه‌ها وجود داشت.

شورای امنیت سازمان ملل متحد ابتدا با توسل به مواد 39 و 40 شورای امنیت سازمان ملل متحد  این مساله را به‌عنوان یک نبرد به رسمیت شناخت و پس از آن ضمن محکوم کردن عراق به عنوان یک تجاوزگر به قوانین جهانی تحریم‌های گوناگون تسلیحاتی را علیه عراق اعلام کرد.

در نهایت این شورا و در کمترین زمان ممکن با صدور قطعنامه 678 اجازه اقدام نظامی علیه این کشور را صادر کرد. حتی پس از پایان جنگ نیز شورای امنیت سازمان ملل متحد طی قطعنامه‌ای نزدیک به 30 درصد از ارزش نفت صادراتی عراق را به عنوان غرامت جنگی عراق مصادره کرد، این در حالی است که با وجود ذکر نحوه تعیین خسارات در قطعنامه 598 کوچک‌ترین توجهی به ان مسئله از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد نشد.

تجربه‌ای برای آینده

مقایسه این دو کارنامه به خوبی نشان می‌دهد که تا چه اندازه نفوذ قدرت‌های بین المللی در نحوه کارکرد نهادهای بین المللی ایفای نقش می‌کند.

شاید اگر نبود رشادت‌های رزمندگان ایرانی و تلاش آن‌ها برای آزادسازی مناطق مهم هیچ گاه همین اندک حقوق به رسمیت شناخته شده نیز مورد پذیرش قرار نمی‌گرفت.

به نظر می‌رسد این تجربه مهم و اتکا به توان داخلی باید مورد توجه دیپلمات‌ها و مقامات کشورمان نیز قرار بگیرد. تجربه‌ای که بارها و بارها توانسته مسیرهای روشنی را در مقابل چشم ما بگذارد.

منبع مطلب : www.alef.ir

مدیر محترم سایت www.alef.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.

جواب کاربران در نظرات پایین سایت

مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.

نظر خود را بنویسید

آخرین مطالب